زندگینامه ی داریوش کبیر
بزرگترین وبلاگ علمی وتحقیقاتی وسرگرمی وهنری درآسیا
این وبلاگ اونی هست که شما به دنبالش بودید
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 16:20 :: نويسنده : پیام عب

هردودت‌ مي‌گويد: يك‌ نفر ايراني‌ به‌ نام‌ ژوپير (= هرمزد فارسي‌) با صداقت‌ حيرت‌انگيزي‌ كه‌ از خود نشان‌ داد، داريوش‌ را به‌ فتح‌ بابل‌ رهنمون‌ شد. وي‌ نزد شاه‌ رفت‌ و خواهش‌ كرد دستور دهد تا گوشهايش‌ را ببرند. آن‌ گاه‌ با تظاهر به‌ فرار، نزد بابليان‌ رفت‌ و وانمود كرد كه‌ مورد ستم‌ قرار گرفته‌ است‌ و قصد دارد آنان‌ را به‌ پيروزي‌ رهنمون‌ شود و بدين‌ وسيله‌ كين‌ خود را از داريوش‌ بازستاند. بدين‌ ترتيب‌ هرمزد مورد اعتماد اهالي‌ بابل‌ قرار گرفت‌، به‌ رياست‌ يك‌ دسته‌ از نيروهاي‌ آن‌ شهر منصوب‌ شد و شبانه‌ راه‌ ورود به‌ بابل‌ را بر سپاهيان‌ ايران‌ گشود.

درماد سپاهيان‌ به‌ تحريك‌ فراارتس‌ (Phraortes) نامي‌ از مردم‌ آن‌ سامان‌- كه‌ خود را كشاتريتا (Kshatrita) و از اعقاب‌ سياگزار معرفي‌ كرده‌ بود- عصيان‌ آغاز نهاده‌ سرانجام‌ وي‌ را به‌ پادشاهي‌ برگزيدند. داريوش‌ سرداري‌ به‌ نام‌ ويدارتا را مأمور سركوبي‌ وي‌ كرد و چون‌ نبود آن‌ دو به‌ نتيجه‌ي‌ قطعي‌ نرسيد، داريوش‌ به‌ سردار مزبور دستور داد تا رسيدن‌ خود وي‌ از ادامه‌ي‌ نبرد خودداري‌ كند.
در ارمنستان‌ نيز آشوب‌ برپا شد. داريوش‌ يكي‌ از سرداران‌ ارمني‌ خود به‌ نام‌ دادارشيش‌ (Dadarshish) را بدانجا گسيل‌ داشت‌. اين‌ سردار سه‌ بار با شورشيان‌ به‌ نبرد پرداخت‌، ولي‌ كاري‌ از پيش‌ نبرد. دادارشيش‌ احضارو والوميزا (Valomiza) سردار ايراني‌ به‌ جاي‌ وي‌ اعزام‌ شد، اما وي‌ نيز نتوانست‌ شورش‌ ارمنستان‌ را فرو نشاند و ناگزير به‌ انتظار رسيدن‌ شاه‌ ايران‌ دست‌ از جنگ‌ برداشت‌.

پادشاه‌ ايران‌ پس‌ از فتح‌ بابل‌ به‌ سوي‌ ماد رفت‌. در نبردي‌ كه‌ بين‌ او وفراارتس‌ در گرفت‌، شورشيان‌ به‌ كلي‌ نابود شدند. فراارتس‌ به‌ ري‌ گريخت‌، ولي‌ گماشتگان‌ شاه‌ وي‌ را گرفتار و زنداني‌ كردند. آن‌ گاه‌ به‌ دستور داريوش‌ گوش‌ و بيني‌ و زبانش‌ را بريده‌ چشمانش‌ را از كاسه‌ بيرون‌ آوردند و براي‌ مدتي‌ وي‌ را با همين‌ وضع‌ در دربار نگاه‌ داشتند- تا عبرت‌ سايرين‌ گردد! سرانجام‌ فراارتس‌ در همدان‌ به‌ درا آويخته‌ شد و كسانش‌ نيز به‌ هلاكت‌ رسيدند.
در ايالت‌ ساگارتي‌ (Sagartie) يعني‌ ناحيه‌ي‌ كوهستاني‌ آربل‌ (Arbel) كه‌ امروزه‌ مسكن‌ طوايف‌ كرد است‌، چيتراتاخما (Tchitratakhama) كه‌ خود را از بازماندگان‌ سياگزار مي‌دانست‌، گروهي‌ را پيرامون‌ خود گرد آورد و با حكومت‌ مركزي‌ مخالفت‌ آغاز نهاد. داريوش‌ سپاهي‌ را كه‌ از اختلاط‌ مادها و پارسها تشكيل‌ داده‌ بود، تحت‌ فرماندهي‌ با خمااسپاد بدان‌ سامان‌ گسيل‌ داشت‌. اين‌ سردار شورش‌ را فرونشاند و به‌ دستور داريوش‌ فرمانده‌ آنان‌ را به‌ دار آويخت‌.

در ايالتهاي‌ پارتين‌ و هيركاني‌ نيز آشوريهايي‌ بر پا گرديد. اما اين‌ شورشها با مجاهدتهاي‌ هيستاسپ‌ (پدر داريوش‌) كه‌ بر آن‌ نواحي‌ فرمان‌ مي‌راند، فرو نشست‌.
ايالت‌ مارگيان‌ پس‌ از بروز يك‌ طغيان‌ به‌ تصرف‌ يكي‌ از مدعيان‌ سلطنت‌ درآمد كه‌ فرادا (Frada) نام‌ داشت‌. داريوش‌، دادارشيش‌ ساتراپ‌ باكتريان‌ را مأمور دفع‌ اين‌ طغيان‌ كرد. دادارشيش‌ به‌ خوبي‌ از عهده‌ي‌ مأموريت‌ خويش‌ بر آمد و آن‌ خطه‌ را از وجود شورشيان‌ پاك‌ ساخت‌.
يكي‌ از بزرگان‌ پارسوابه‌ نام‌ واهيازداتا (Vahyazdata) خود را پسر كوروش‌ ناميد و سپاهيان‌ مقيم‌ آن‌ سرزمين‌ ادعاي‌ وي‌ را پذيرفتند. داريوش‌ بخشي‌ از نيروهاي‌ خود را به‌ فرماندهي‌ آرتاوارديا (Artawardyia) بدان‌ خطه‌ فرستاد و سردار مزبور طي‌ دو نبرد، فتنه‌ي‌ پارسوا را فرو نشاند.

 

ازدواج ها:

او با یکی از دختران گبریاس ازدواج کردو قبل از رسیدن به قدرت از این دختر سه پسر به دنیا آمد.

 

او دو دختر کورش به نام‌های آتوسا و ارتیستونه را به زنی گرفت.آتوسا در ازدواج‌های پیشین، یک بار به مزاوجت کمبوجیه در آمده بود وبعد از او به همسری مغ(گئوماتا)، اما ارتیستونه با کره بود.

 

ازدواج بادختر بردیا:

وی با دختر اسمردیس(بردیا)که اسم او پرمیس بود زناشویی کرد.

ازدواجهای دیگر:

ازدواج با فایدیمه دختر اتانس.
 

 

اقدامات:

يکی از مهم ترين اقدامات داريوش بزرگ قراردادن مصر به عنوان يکی از ولايات ايران بود. اين اقدام برابر با 4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد صورت گرفت. وی قلمرو امپراتوری ايران را به 30 ايالت تقسيم کرد و هر ايالت را ساتراپي (واژه اي مادي است) ناميد و دستور داد که با تاسيس پستخانه ارتباط مردم اين ايالتها با هم تامين شود و داد و ستد با پول انجام شود (سكه هايي که ضرب کرده بود). مصر يكي از ساتراپي هاي ايران آن زمان بود که داريوش توجه خاصي به آن داشت. نظم دادن انسانی به ماليات های کشوری يکی ديگر از مهم ترين اقدامات داريوش بزرگ است. به گفته پلوتارخ مورخ نامی سالهای 46 تا 120 پس از ميلاد همه ساله از کشورهای مختلف هدايايی به دربار شاهنشاهی ايران می آوردند تا اينکه داريوش مقدار ماليات را برای هر ايالت معين کرد. سپس مامورانی را فرستاد به ايالتهای امپراتوری تا ببينند چه مقدارمردم توانايی پرداخت ماليات را دارند؟ آيا مبلغ تعيين شده فشاری را بر مردم تحميل نمی کند؟ سپس ماموران يه حضور شاهنشاه آمدند گفتند همه قادر هستند اين مبلغ را بپردازند. با اين حال داريوش بزرگ دستور داد همان مقدار را هم نصف کنند. که درباريان علت را پرسيدند. وی پاسخ داد ممکن است شهربانان هم برای خود مبلغی از مردم به صورت غير قانونی دريافت کنند پس بايد اين را در نظر گرفت

ازدواج با فرت گونه دختر یکی از بستگان خود ارت نس

ساخت راهی شاهی با زيرسازی اصولی و مستحکم به طول 2700 کيلومتر يکی از شگفت انگيز ترين کارهای وی در 2500 سال پيش به حساب می آيد. اين راه از شوش به سارد در نزديکی مدينترانه بود. زيرسازی مستحکم اين راه که بسيار شبيه به آسفالتهای امروزی است از نبوغ امپراتوری داريوش بزرگ و برگزيدن اصولی ترين شيوه حکومتی و راه سازی به حساب می آيد. ماريژان موله اولين راه شوسه و زير سازي شده در جهان را به داريوش نسبت داده است

آباد سازی مصر از ديگر اقدامات وی بود. مصر به مدت 121 سال يکی از ايالتهای ايران به حساب می آمد که داريوش آنرا سامان و گسترش داده بود. داريوش نگاهی مثبت به مصرکهن داشت و در نوسازی آنجا تلاشی بسيار کرد. وی هيچگاه معابد آنان را ويران نکرد و به آنان آزادی در گزينش دين داد. وی در مراسم عزای ملی مصريان ( آپيس ) شرکت کرد و هزينه هنگفتی را برای اجرای ان مراسم تعيين نمود. سپس به نزد معابد آنان رفت و به خدای مصريان احترام گذاشت و معبد خدای بزرگ مصر ( آمون ) را به کلی بازسازی کرد. داريوش مدرسه طب مصر را که مدتها بسته بود و استادانش از کار بيکار شده بودن را دوباره گشود و "اودجاهور" را مامور رسيدگی به آنجا کرد. سپس استادان و افراد برجسته علمی جهان را به آنجا دعوت کرد تا در آنجا يک مرکز بين المللی طب راه اندازی کند. اودجاهور در نوشته ای که از خود بر جای گذاشته گفته است : شاهنشاه داريوش فرمان داد که همه چيز خوب به دانش آموزان و استادان داده شود تا پيشيه و کاردانی خود را گسترش دهند. شاهنشاه اين کار را کرد زيرا فضيلت علم و دانش را ميشناخت. روش برجسته مديريت و فرهنگ ايراني داريوش بزرگ سه قرن در مصر باقي بود.

 

داريوش بزرگ در پايئز و زمستان 518 - 519 قبل از ميلاد نقشه ساخت ابنيه های شگفت انگيز پرسپوليس را طراحي کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر و ديگر هنرهای آسيايی که همگی زير مجوعه ای از ايران بودند نقشه آن را با کمک چندين تن از معماران مصري بروي کاغذ آورد و يادگاری خارق العاده به نام کاخهای پرسپوليس بنا کرد که ساخت آن 65 سال به طول انجاميد، ولی زندگی اهورايی وی کفای ديدن پايان کاخ را نداد. وی با اين انديشه که ايران با تمدنی کهن و شاهنشاهی قدرتمندی همچون ايران که مناطق زيادی از آسيا را به زير پرچم ايران در آورده است شايسته يک مرکز قدرتمند با طراحی فوق العاده است که تا هزاران سال برای آيندگان بماند و آنان درس عبرت بگيرند و راه نياکان خود را ادامه دهند

برجسته ترين اقدام داريوش بزرگ بنيانگذاری نيروی دريايی ارتش ايران برای نخستين بار در تاريخ آريا بوده است. به گفته هرودوت داريوش 2 گروه اکتشافی به دريا گسيل داشت. يکی از هند به دريای عمان و دريای سرخ و سپس از رود نيل روانه دريای مدينترانه نمود. گروهی را تا دريای اژه در کنار ايتاليا و از طرف ديگر گروهی را تا نزديکی آفريقا فرستاد. اين اقدام داريوش بزرگ به حدی به سرعت پيشرفت کرد که در زمان لشگر کشی تاريخی خشيارشا به اروپا به گفته هرودوت 4000 تا 5000 هزار ناوگان دريايی ارتش شاهنشاهی ايران روانه اروپا شده بود. (هرودوت به طور کلی به ایرانیان خصومت بسیار می ورزید و این را می توان از کتابهایش پیدا کرد. او برای بزرگ کردن شکست یونانیان از ایرانیان اینگونه نوشته که تعداد ایرانیان به بالای یک میلیون نفر می رسید. حال آنکه در دنیای آن زمان گردآوری ارتشی به آن بزرگی، خرجی بسیار داشته - برای اطلاع بیشتر لطفاً رجوع شود به کتاب سرزمین جاوید جلد اول - ترجمه زنده یاد ذبیح الله منصوری) که خشيارشا آنان را به 4 دسته تقسيم کرده بود : " ناوگان جنگی" برای پرتاب گوی های آتشين، ناوگان سرگور برای دنبال کردن دشمن و تعقيب آنان، ناوگان بارکش برای جابجايی ارتش و سربازان، و ناوگان مهندسی برای جابجايی وسايل مهندسی برای پل سازی و کانال زدن و اقدامات مهندسی نظامی

تقويم آنوني ( ماه 30 روز ) به دستور داريوش بزرگ پايه گذاري شد و او هياتي را براي اصلاح تقويم ايران به رياست دانشمند بابلي “دني تون” بسيج کرده بود. بر طبق تقويم جديد داريوش روز اول و پانزدهم ماه تعطيل بوده، و در طول سال داراي 5 عيد مذهبي و 31 روز تعطيلي رسمي که يكي از آنها نوروز و ديگري سوگ سياوش بوده است ( ماريژان موله و پرفسور هرتزفلد ).

از ديگر اقدامات مهم داريوش شاه ابداع خط ميخی پارسی باستان است. وی خطوط بين المللی ( ايلامی - بابلی ) را در ايران رواج داد و يک خط مشترک برای قلمرو شاهنشاهی ايران توسط انديشمندان ايرانی ساخت که نام آنرا ميخی پارسی نام نهاد که به زودی در 28 کشور جهان رونق يافت. ( هرودوت )

داريوش بزرگ پادگان و نظام وظيفه را در ايران پايه گذاري کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزير بايد به خدمت بروند و تعليمات نظامي ببينند تا بتوانند از سرزمين پارس دفاع کنند.

داريوش بزرگ براي اولين بار در ايران وزارت راه، وزارت آب، سازمان املاك، سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنيان نهاد که اين اقدام وی نخستين وزارت پست سريع جهانی شناخته شده است. علاقه به آبادی، رونق کشاورزی و سرسبزی از ديگر خصوصيات برجسته داريوش بزرگ بود. وی شهربان ( ساتراپ ) ايالت های خود را به موظف به کاشت درختان و رونق کشاورزی ميکرد. در نامه ای که باستان شناسان آنرا پيدا کرده اند و پرفسور ايران شناس گيريشمن آنرا به چاپ رساند داريوش بزرگ به حاکمان روسيه و آسيای صغير چنين فرمان ميدهد: من نيت شما را در بهبود بخشيدن کشورم به وسيله انتقال و کاشت درختان ميوه در آن سوی فرات و در بخش عليای آسيا تقدير و سپاس ميگويم. داريوش بزرگ براي جلوگيري از قحطي آب در هندوستان که جزوي از ايران بوده سدي عظيم بروي رود سند بنا
نهاد و مردمان آنجا را از خود خشنود نمود و جلوی قحطی را گرفت 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات
پيوندها